خبرگزاری حوزه| رهبر فرزانه و فرهیخته انقلاب، تیرماه سال ۹۰ در دیدار مسئولان کتابخانه ها و کتابداران سراسر کشور به نکات بسیار مهمی در حوزه کتاب و کتابخوانی اشاره نموده و مشخصاً بیان داشتند: "باید جوری بشود که در سبد کالای مصرفی خانواده ها، کتاب یک سهم قابل قبولی پیدا کند و کتاب را بخرند برای خواندن، نه برای تزئین اتاق کتابخانه و نشان دادن به این و آن. این هم یک نکته است که مسئله کتابخوانی در جامعه است. "
ایشان همچنین در این دیدار تصریح کردند: "در جامعه باید سنت کتابخوانی رواج پیدا کند. کتاب خوانی باید در جامعه ترویج شود و این کار بر عهده همه دستگاه هایی است که در این زمینه مسئولند. "
مقام معظم رهبری البته دی ماه سال ۷۲ در پیامی به مناسبت آغاز هفته کتاب خاطرنشان کردند: "امروز کتابخوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ی ملی که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه کنند. "
اشاره به فرازهایی از بیانات معظم له در این خصوص که بیانگر دغدغه بسیار بالای ایشان می باشد، نشان می دهد که با وجود این همه تأکید و سفارش، متأسفانه آن طور که باید و شاید فرهنگ کتاب خوانی به یک فرهنگ غالب و همه گیر در کلیت جامعه تبدیل نشده است.
واقعیت تلخی که وجود دارد آن است که جامعه ی ایرانی به دلایل مختلفی اعم از مباحث جامعه شناختی، روانشناسی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و ... دچار کم توجهی به مقوله کتاب و کتابخوانی است و از این رو فرصت هایی چون هفته کتاب و کتاب خوانی به منظور ترویج فرهنگ مطالعه بسیار ارزشمند و مغتنم است و امید آن که تلنگرهایی از این جنس، زمینه ساز آغاز حرکتی تحول آفرین در جهت جبران عقب اُفتادگی های فرهنگی شود.
در این میان پرسشی که قابل طرح است این که چرا مردم، رسانه ها و نخبگان نسبت به کم کاری های صورت گرفته در حوزه مسئولیتی نهادها و دستگاه ها چندان جدی و پیگیر نبوده و نیستند که اگر بودند و مطالبه گری در این عرصه ها صورت می گرفت، قطعاً نرخ سرانه مطالعه در کشور ما بیش از آن چیزی بود که امروز است.
البته در بحث فرهنگ سازی نباید تنها به فعالیت جسته و گریخته نهادها و دستگاه های دولتی و حاکمیتی دلخوش کرد، چه آن که به ویژه در این رابطه ما به شدت نیازمند برنامه های رسانه ای و هنری خلاقانه در زمینه ترویج فرهنگ کتابخوانی هستیم، ضمن آن که با توجه به تغییر زمانه و تفاوت های محسوس در ذائقه های نسل جدید، مسلم است که به شیوه های کلیشه شده ی گذشته نمی توان در این زمینه به توفیقات مدنظر دست یافت.
بی شک توسعه فرهنگ کتاب خوانی به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر، تنها زمانی به فرهنگی عمومی تبدیل می شود که جامعه آن را نیازی پایان ناپذیر و وسیله ای برای رشد و پویایی شخصیت خود بداند و مطالعه، در کنار سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد شود و این طور نباشد که کتاب صرفاً به افراد خاصی از جامعه محدود باشد، بلکه می بایست همگان تکامل و پیشرفت را در اُنس با کتاب – این یار مهربان- بدانند.
سید محمد مهدی موسوی